نگاهش میکردند و بی تفاوت می گذشتند
طفلک دست فروشی که بساطی داشت کنج خیابان
در بساطش پر بود
سنجاق سر _چسب زخم -فال
می خریدند گه گاهی چسب- فال - سنجاق سر
بی آنکه بدانند
پسرک خسته شده از نگاه های مارک دار....
کلمات کلیدی: